به بهانه یادداشت روزنامه کیهان
1- برخی از نظریهپردازان سیاسی از «مذاکره» با عنوان «بازی میان کف و سقف» یاد میکنند و توضیح میدهند که در جریان مذاکره هر یک از طرفین تلاش میکنند «سقف» مطالبات خود را تا آنجا که ممکن است بالاتر ببرند و در همان حال، خواستههای حریف را به «کف» برسانند به گونهای که مرحله بعد از «کف»، زمینگیر شدن طرف مقابل را به دنبال داشته باشد. این تعریف از «مذاکره» ترجمان دیگری از همان تعبیر معروف «معامله» یا «بده بستان» است چرا که در انجام یک معامله، هر یک از طرفین میکوشند ارزش آنچه میدهند یا قرار است بدهند را بالاتر و بهای آنچه میستانند را پائینتر نشان بدهند. اگر این تعریف از مذاکره قابل قبول باشد که هست و مذاکره چیزی غیر از بازی میان کف و سقف و معامله و بده بستان نیست، میتوان و باید نگران بود که چرا در آستانه مذاکرات پیشروی ایران و گروه کشورهای 1+5 و قبل از شروع مذاکرات به جای آمادگی برای مقابله جدی با امتیازات مورد ادعای حریف که تمامی آنها - بدون استثناء - غیرقانونی و باجخواهانه است، بخشی از فعالیت هستهای قانونی خود را تا سطح نزدیک به توقف پائین آوردهایم!
توضیح آن که یکی از پیشنهادهای حریف در مذاکرات ژنو 2 که به گفته مشترک جان کری وزیر امور خارجه و خانم «وندی شرمن» مذاکرهکننده ارشد آمریکا میتواند، تضعیف و نهایتا توقف برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران را در پی داشته باشد، پیشنهاد محدود کردن تعداد سانتریفیوژهای فعال در نطنز، توقف تولید اورانیوم 20 درصد غنیشده و خودداری از نصب و به کارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته بود. این خواستهها که همراه با چند خواسته غیرقانونی دیگر در مذاکرات ژنو به ایران پیشنهاد شده بود با مخالفت تیم هستهای کشورمان - که قابل تقدیر است - روبرو شده و به همین علت، مذاکرات ژنو 2 بدون دسترسی به توافق، پایان یافته بود.